دلتنگ “ تو” ام …
دلتنگ توام ….
دلتنگ “تو” ام …
دلتنگ تو و هر نسیمی که از سوی توست …
می دانی، “دلتنگ” که می گویم
تنها ؛
مقصودم امواج صدای گرمت نیست.
حضورت نیست .
بودنت نیست !
مقصودم ؛
تمام توست …
تمام آن چه با روح و جانت
آمیخته شده …
بهانه ات
جان زندگی ام را زخم کرده است و چشمانم را اشک آلود …
می دانی؟
دلتنگ توام …
” دلتنگ تمام تو ”
رفیق شهید ….
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط سامیه بانو در 1397/03/05 ساعت 12:30:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1397/04/03 @ 07:10:15 ب.ظ
جون خادم المهدی [عضو]
سلام.عالیه.ای کاش ماهم می تونستیم حرف دل خودمان را بنویسیم و به اهلش برسانیم.
1397/03/10 @ 06:36:42 ب.ظ
حضرت مادر (س) [عضو]
سلام احسنت
1397/03/08 @ 12:41:28 ب.ظ
سلام
خیلی خوبه
تصمیم داریم در وبلاگ, تابستان کلاس آموزش نویسندگی برگزار کنیم
اگه دوست داشتین شرکت کنید.
http://kosar-esfahan.kowsarblog.ir/
1397/03/05 @ 01:21:47 ق.ظ
آسمان مهتابی [بازدید کننده]
خیلی عالی نوشتی …. خوشبحالت که صدای دلت رو از زبان قلم به اهلش می رسونی .